هوش عاطفی، هوش احساسی یا هوش هیجانی (که ضریب آن با EQ نشان داده می شود) شامل شناخت و کنترل عواطف و هیجانهای خود است.
به عبارت دیگر، شخصی که EQ بالایی دارد سه مؤلفهٔ هیجانها را به طور موفقیت آمیزی با یکدیگر تلفیق میکند (مؤلفهٔ شناختی، مؤلفهٔ فیزیولوژیکی و مؤلفهٔ رفتاری).
پيتر سالوي و جان مايردر سال 1990، مفهوم اساسي نظرية خود را براي اولين دفعه با عنوان «هوش هيجاني» به چاپ رساندند.
سالوي ضمن اختراع اصطلاح «سواد هيجاني» به پنج حيطه اشاره كرد كه عبارتند از:خودآگاهي(شناخت حالات هيجاني خويش)، اداره كردن هيجانها (مديريت هيجانها به روش مناسب)، خود انگيزي، كنترل تكانشها (تأخير در ارضاي خواستهها و توان قرار گرفتن در يك وضعيت رواني مطلوب)، تشخيص دادن وضع هيجاني ديگران، همدلي، برقراري رابطه با ديگران.
با وجود اظهارنظرهاي مختلف دربارة هوش هيجاني، ميتوان گفت سالوي و ماير نخستين تعريف رسمي از هوش هيجاني را در سال 1990 بدين صورت منتشر كردند: «توانايي شناسايي هيجانهاي خود و ديگران و تمايز بين آنها و استفاده از اين اطلاعات براي هدايت تفكر و رفتار فرد».